معنی راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن, معنی راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت پ شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم پ مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن, معنی cاjbj، fdcmj lcbj، fاxmc [gm ctتj xmc، jdcm، [fc، ujt، jtmv، (bc[ku) rmا، ubi، abت , alsتj، rtg dا ]tت cا alsتj، ksgp lcbj ukg، (tdxdl) fcbاc jdcm، oamjت jaاj bاbj، bcik , k[fmclcbjfxmc ;ctتj، fxmc fاxlcbj، fd uwkت lcbj, معنی اصطلاح راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن, معادل راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن, راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن چی میشه؟, راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن یعنی چی؟, راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن synonym, راندن، بیرون کردن، بازور جلو رفتن زور، نیرو، جبر، عنف، نفوذ، (درجمع) قوا، عده، شدت , شکستن، قفل یا چفت را شکستن، مسلح کردن عمل، (فیزیک) بردار نیرو، خشونت نشان دادن، درهم , مجبورکردنبزور گرفتن، بزور بازکردن، بی عصمت کردن definition,